نامه ای به فریاد رس : آیا فریاد رسی فریاد خاموش مالیات دهندگان صادق یزدی را شنید !!

یزدفردا "احمد ابراهیمی نماینده شرکت مستقر در پارک علم و فن آوری یزد :مالیات بر درآمد و مالیات ارزش افزوده دو داستانی است که در طول قریب به یک دهه گذشته موضوع آشفتگی ذهنی بسیاری از اهل صنعت و فرهنگ و فناوری و ... یزد بوده است.

تا امروز که به حمدالله شاهد تغییرات هستیم هرچند ما بطور معمول انتظارمان از تغییرات مانند سایر فرهنگها شامل بهبود وضعیت نمی باشد. اما تغییر یک حداقل فرصت برای نفس کشیدن می باشد.

اندکی تاریخچه:

رئیس سابق مالیاتی یزد را همه از دوران استخدام و فعالیت در بخش محاسبه حقوق ودرآمد، و مالیات حقوق به یاد دارند. جوان سیدی بود خوش بر و رو که به سوالات ومشکلات محاسبه مالیات حقوق پاسخ میداد و حلال مشکلات بود. اما لازمه "کرسی ریاست"است یا "اتمسفر" دفتر مذکور که سبب تغییر در خلق و خوی و رفتار های ناخودآگاه

میشود، هرچه هست پس از نصب شدن در این جایگاه رفتار دیگر دیده شده که بر اساس شنیده ها در زمان تغییر مدیریت حتی کارمندان سازمان جشن ..............

شرح :

در طول سالهای گذشته تاکید زیادی بر روی تامین بودجه کشور از طریق مالیات صورت گرفته است. ترفندهای زیادی هم برای اخذ مالیات بکار رفته است. از اخذ مالیات به روش خود اظهاری، اخذ مالیات از طریق اعتراف صنفی، اعمال جایزه برای مالیات دهندگان واعمال جریمه های سنگین برای فراریان از مالیات، همه و همه سبب شده تا به اظهار بعضی

اهل فن، یزد به سطح اصلی پرداخت مالیات در کشور برسد. به عبارتی گفته میشود که یزدیها تقریبا همه تعهدات مالیاتی خود را انجام داده اند. حال آنکه وقتی در سایراستانهای کشور تعامل داشته باشی متوجه میشوی که تقریبا در هیچ کجای دیگر چنین کاری صورت نگرفته و این در حالی است که یزد چندان هم مورد مهر و محبت دولت نبوده و کار

اضافه تری برای آن نشده است. برای مثال اگر کمی دقت میشد مشاهده میگردید که در چرخه سفرهای استانی و در چهار سال اول عمر این دولت، یزد تقریبا استان آخر آخر بود به این معنی که یزد (به حمد الله و به همت صنعتگران و فناورانش) استان محروم نبوده ولزوم سفر دولت یا حمایت را ایجاب نمی کرده است. اما به جای "دست مریزاد" و "خسته

نباشی" به یزدیهائی که چنین مجدانه تلاش نموده و مستقل از دولت به سازندگی پرداخته اند و حتی بار بیکاری استانهای اطراف را نیز بر دوش کشیده اند، مجموعه مالیاتی و در راس آن رئیس سازمان همه پرونده های مالیاتی حق و نا.... را به جریان انداخته و با معوقه ها و جریمه های آن و ... اخذ نمود تا خود و سازمان خود را به یک جایگاه خوبی

در کشور برساند. در خاطره ها مانده است آغاز قانون مالیات بر ارزش افزوده و سایت مالیات بر ارزش افزوده که در آن همه مدیران مالیاتی کشور حیران و سرگردان نحوه محاسبه آنرا سوال میکردند و رئیس امور مالیاتی استان یزد از اخذ بیش از یک میلیارد تومان مالیات ارزش افزوده خبرداده بود. در حقیقت آن بخش خاص از ویژگی یزدیها که درسطح اجتماعی می توان گفت و آن هم صداقت در گفتار و کردار و قانون مداری آنهاست که توسط مودیان مالیاتی مورد سوء استفاده قرار گرفت !

حداقل نویسنده یک شرکت را سراغ دارد که به دلیل اخذ مالیات زود هنگام و بی اساس "علی الراس" سالن نخ ریسی خود را بست و حداقل بیست تا سی کارگر سه شیفت زن را که برای کسب قوت و روزی حلال حاضر به کار سه شیفت شده بودند را آواره و سرگردان کرد. بدون شک مسببین آن نمی توانند در برابر وجدان خود سربلند باشند که کاتولیک تر از پاپ شده اند.

اگر بخواهیم از شنیده ها دست برداریم و به سراغ دیده ها برویم و مستند تر سخن بگوئیم باید به تجربه معافیت کامل مالیاتی شرکتهای مستقر در پارکها و مراکز رشد مطابق بند 13 قانون چگونگی اداره مناطق آزاد تجاری اشاره نمود که برای اثبات قانون نوشته شده مجلس و دستورالعمل مصوب شده دولت به اصحاب دولت مودیان مالیاتی همه زیرو بم های قانون را از هر بایگانی و منبعی که بود به دست آوردند و با تمسک به معاونین (حداقل دو معاون) استاندار کنونی پیگیری ها کردند تا بتوانند ثابت کنند که "مطابق قانون" حق ندارند از این مجموعه مالیات بگیرند. به عبارت صریح مودیان مالیاتی مجبور شدند بیش از ماموران مالیاتی قانون را یاد بگیرند تا بتوانند جلوی بی عدالتی و حق کشی و "کاتولیک بودن " ایشان را بگیرند.

خوشبختانه صنف فناوری اطلاعاتی صنفی است مطلع و دسترسی به همه نوع داده های مجاز و غیر مجاز داشته و "محرم اسرار" است لذا نمی توان به این سادگی "بی عدالتی " در حق آن روا داشت.

اما آیا این موضوع در بابت همه صنایع ،اصناف و کسبه نیز صدق میکند. چه بسیار کسبه خرد و ریزی که در داستان خود اظهاری،مالیات دادند و در سال بعد و سال بعدتر تا چندین برابر آنچه گفته بودند از ایشان مطالبه شد تا چوب صداقتشان را نوش جان کنند !!!!

در بخشی دیگر "صنف فناوری اطلاعات " بعنوان یکی از الزامات رشد و توسعه کشور دچار بیشترین فشار و ناملایمات بوده است. با هر سازی که زده شده همراه شدند به آن امید که اندکی از فشار سنگین و کمر شکن وارد آمده کاسته شده و دخل و خرج با مالیات سنخیت پیدا کند!!!

اما دریغ و صد افسوس که بعد از سالها تعامل و همراهی متوجه شده اند که تنها به دلیل بالا رفتن آمار متولیان آنها فدا شده اند .

نتیجه گیری :

بدون شک عدالت مالیاتی بایستی هدف دولت باشد. از سوی دیگر بدون بکارگیری فناوری های نوین دستیابی به این عدالت محال محال محال است همچنانکه تا کنون دور از دسترس مانده است. رویکرد دولت هم که به حمدالله "فناوری گریزی" بوده است. پس آنچه برجا می ماند سلیقه های شخصی کارمند محترم است. در حقیقت کسانی تاوان فرار مالیاتی را می دهند که صادقتر وراستگوتر بوده و از پوشانده نگه داشتن اسرار کاری خود غافل مانده اند. و مالیات

گریزان واقعی که هم "پول" دارند و هم "اطلاعات" و هم صداقت ندارند و همچنان از بی برنامگی دولت سود میبرند و به مالیات دهندگان را به سخره می گیرند .

مگر آنکه فریاد رسی صدای شکستن استخوان کاسبان با صداقت یزدی را بشنود و فریاد خاموش مالیات دهندگان صادق را بشنود .

یزدفردا